سه زن، طراح سه پرونده آدمربایی
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۹۸۰۲
این سه زن نقشه سه آدم ربایی را کشیدند.
ربودن کارمند بانکچندی قبل مرد جوانی به اداره یازدهم پلیس آگاهی رفت و از زن و مردی شکایت کرد که او را ربوده بودند. او در تحقیقات گفت: کارمند بانک هستم چند روز قبل زن جوانی به محل کارم آمد و تقاضای تسهیلات کرد و بعد هم شمارهام را گرفت تا در رابطه با روند پروندهاش سؤال بپرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از بازداشت متهمان خبر داد و گفت: زن جوان در بازجوییها مدعی شد حساب شرکتی که در آنجا کار میکرده در بانکی بود که شاکی حضور داشت، به همین خاطر این موضوع را با همدستش مطرح کرده و پس از طراحی نقشه با قرار صوری وی را ربوده و به زور و تهدید از وی سفته گرفته بودند.
آدمربایی برای طلاقچندی قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن برادر ثروتمندش خبر داد. با گزارش این موضوع، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و در بررسیها دریافتند خودروی مرد ناپدید شده خارج از استان تهران تردد دارد و چند مرد جوان از آن استفاده میکنند.
از سویی بررسیها نشان میداد مرد ناپدید شده با همسرش اختلاف زیادی داشته است.
با دستگیری مردان جوان آنها در تحقیقات اولیه به ربودن مرد ثروتمند به دستور همسر وی اعتراف کردند. با اعتراف متهمان، همسر مرد ربوده شده بازداشت شد و گفت: با همسرم اختلاف و تصمیم به جدایی داشتم. به همین دلیل تصمیم گرفتم با اجیر کردن چند آدمربا، همسرم را به کمپ ترک اعتیادی برده و در آنجا حبس کنند تا من بتوانم طلاق بگیرم.
با اعتراف زن جوان، مرد ربوده شده در کمپ ترک اعتیاد پیدا و آزاد شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
پاپوش برای همسربه دنبال گزارش ربوده شدن پسر ۱۷ سالهای در شرق تهران، تحقیقات کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. تحقیقات اولیه حکایت از آن داشت که پسر نوجوان توسط دو مرد ناشناس از داخل خانهاش ربوده شده است. با مشخص شدن این موضوع کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه پسر نوجوان پرداختند. بازبینی دوربینها نشان میداد ساعت ۲:۳۰ بامداد ۲ مرد جوان از
خودروی پژو ۲۰۶ پیاده و راحت وارد خانه پسر نوجوان شدند و او را با ضرب و شتم از خانه خارج کرده و سوار خودرو خود کردند. در ادامه مشخص شد زن جوانی در ورودی ساختمان را چند دقیقه قبل از ارتکاب جرم برای آدمربایان باز کرده بود.
از آنجا که پسر نوجوان نامادری داشت، وی بازداشت شد و در تحقیقات گفت: من با پدر این پسر ۱۷ ساله چند سال قبل ازدواج کردم، اما همسرم به جرم نگهداری مواد مخدر به زندان افتاد و من نیز با اجرا گذاشتن مهریهام درخواست طلاق دادم؛ شب حادثه برای برداشتن مدارک به این خانه مراجعه کردم و یادم رفت که در ساختمان را ببندم.
درحالی که تحقیقات از نامادری پدرام ادامه داشت، پسر نوجوان در تماسی با پلیس مدعی شد که او آزاد شده است. گروگان نوجوان در ادامه تحقیقات پلیس به چهره نگاری از دو مرد آدمربا پرداخت و متهمان دستگیر شدند و در تحقیقات اعتراف کردند که دستور آدمربایی را از نامادری گرفتهاند.
با اعتراف متهمان، نامادری پدرام لب به اعتراف گشود و گفت: ۹ سال قبل با پدر این پسر ازدواج کردم و پس از اینکه فرزند مشترکمان به دنیا آمد از همسرم درخواست کردم یک خانه به نام من بزند، اما او قبول نکرد و به همین خاطر مهریهام را به اجرا گذاشتم و درخواست طلاق دادم. اما همسرم به جرم نگهداری مواد مخدر از سوی پلیس دستگیر شد؛ من نیز تصمیم گرفتم با جعل سند آپارتمانی که پسرخواندهام در آنجا زندگی میکند را به فرد غریبهای بفروشم که موفق شدم، اما مشکلی که داشتم این بود که پدرام در خانه مورد نظر سکونت دارد. برای تحویل خانه به خریدار تصمیم گرفتم پدرام را بدزدیم، اما نقشهام خراب شد.
در بررسیهای موشکافانه تیم جنایی نیز مشخص شد که زن جوان به همراه ۲ نفر دیگر با جاساز کردن مقدار زیادی مواد مخدر و اطلاعرسانی موضوع به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ باعث شده است، همسرش بازداشت شود.
بدین ترتیب بیگناهی مرد جوان نیز برملا شد.
منبع: ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) دانشمندان راز نابودی «قوم لوط» در ۳۶۰۰ سال پیش را کشف کردند! پاسخ به یک سوال عجیب؛ چقدر پول در دنیا وجود دارد؟! (تصاویر) «قلعه بهلا»؛ شهری که «جنها» آزادانه در آن زندگی میکنند! (تصاویر) چند سال پس از مردن انسانها زمین چه شکلی خواهد بود؟منبع: زیسان
کلیدواژه: اخبار حوادث پلیس آگاهی پسر نوجوان آدم ربایی مرد جوان زن جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۹۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقهاش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط میخواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.
به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران